این نوشته برگرفته از بازخوری است که شبکه اجتماعی LinkedIn از مهارتهای مورد نیاز در سال 2020 منتشر کرده است. این مهارتها در دو دسته مهارتهای نرم و مهارتهای سخت دستهبندی شدهاند که توضیح مختصری نیز در مورد آنها داده شده است.
مهارتهای نرم
مهارتهای نرم مهارتهای بین فردی هستند که عامل شکست یا موفقیت در شغل فعلیمان هستند و توانمندی پذیرش فرصتهای جدید در آینده را برای ما فراهم میکنند. مهارتهای مهم این گروه عبارتند از: خلاقیت، همکاری، متقاعدسازی، سازگاری برای پذیرش تغییر، و هوش احساسی. تمام این مهارتها نشان دهنده نحوه کار کردن ما با دیگران است و اینکه چطور ایدههای جدید میآفرینیم. این مهارتها نشان میدهند که سازمانها بیش از پیش نیازمند مهارتهای فردمحور هستند تا کارمحور. برای مثال، مدیریت زمان که یک مهارت کارمحور است، جای خود را به هوش احساسی- یک مهارت فردمحور- داده است.
۱- خلاقیت: سازمانها به افرادی نیاز دارند که رویکرد خلاقانهای به مسائل و کارها داشته باشند و این رویکرد را در تمام نقشهای سازمان نشان دهند؛ از مهندسی نرمافزار گرفته تا مدیریت منابع انسانی.
۲- متقاعدسازی: مدیران ترجیح میدهند افرادی را استخدام کنند که بتوانند «چرایی» یک امر را توضیح دهند. یعنی افرادی که میتوانند با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کنند، ایدهها را منتقل سازند، و همکاران و شرکای کاری را متقاعد به پیروی از نظرشان کنند.
۳- همکاری: تیمهای کاری بهتر از افراد میتوانند به نتیجه برسند. افراد باید بتوانند توانمندیهای خود را درک کنند و بفهمند این توانمندیها چطور توانمندیهای سایر افراد تیمشان را تکمیل میکند.
۴- سازگاری: آنچه دائم در زندگی و دنیای کار میبینیم، تغییر است. شیوع بیماری کویید-۱۹یکی از تغییرات اساسی بوده است. کارکنان سازمانها امروزه باید این واقعیت را بیش از پیش درک کنند و با روحیه مثبت و فکر باز و بهخصوص در شرایط بحران، پذیرای تغییرات باشند.
۵- هوش احساسی: هوش احساسی توانایی درک، ارزیابی و پاسخ دادن به احساسات خود و دیگران است. این مهارتی است که اهمیت پاسخگویی و تعامل با همکارانمان را تضمین میکند.
مهارتهای سخت
در حالی که مهارتهای نرم گفتهشده بیانگر نیاز ما به توانایی کار با دیگران است، مهارتهای سخت شناساییشده نشان میدهند که نیاز داریم آنچه را که برروی آن کار میکنیم، تغییر دهیم.
۱- بلاکچین: روش جدید بلاکچین برای ذخیرهسازی، اعتبارسنجی، تأیید، و انتقال داده در اینترنت آن را به روشی ایمن برای ذخیرهسازی و انتقال داراییهای دیجیتال تبدیل کرده است.
۲- پردازش ابری: امروزه سازمانها در محیطهای ابری ساخته و مدیریت میشوند. درنتیجه، به افرادی نیاز است که بر معماری، طراحی، و پیادهسازی سیستمهای ابری را مسلط باشند.
۳- استدلال تحلیلی: دادهها بنای کار تمام سازمانها شدهاند. سازمانها به افرادی نیاز دارند که این دادهها را درک کنند، و ابعادی از آن را نمایان سازند که به سازمان امکان گرفتن بهترین تصمیم را بدهد.
۴- هوش مصنوعی: افرادی که بتوانند قدرت هوش مصنوعی، فراگیری ماشین، و پردازش زبانها را به کار بگیرند، همانهایی هستند که میتوانند بهترین و خلاقانهترین محصولات و خدمات را برای سازمانها ایجاد کنند.
۵- طراحی تجربه کاربری: سالانه میزان بازه توجه و صبر کاربران پایین میآید. سازمانها به متخصصانی نیاز دارند که به آنها کمک کنند محصولات و تجربههای خود را کاربرمحورتر کنند.
۶- تحلیل کسبوکار: این مهارتی است که تقریباً همه باید داشته باشند، زیرا امروز اکثر نقشها در سازمانها نیازمند سطحی از تحلیل کسبوکار برای تصمیمگیری هستند.
۷- بازاریابی وابسته: این مهارت از قدرت نفوذ شرکا یا تأثیرگذاران سازمانها برای هدفگیری مخاطبان خاص استفاده میکند.
۸- فروش: سازمانی یافت نمیشود که نیاز به نیروی فروش نداشته باشد. این افراد باید بتوانند تیم فروش را هدایت کنند، روند فروش را شناسایی کنند، با شرکای سازمان کار کنند، و محصولات و خدمات را در بالاترین سطح ممکن بفروشند.
۹- محاسبات علمی: این مهارت در اختیار متخصصان داده، مهندسان، معماران نرمافزار، و … است. سازمانها بیش از پیش به متخصصانی نیاز دارند که مدلهای یادگیری ماشین را توسعه دهند و رویکردهای آماری و تحلیلی را بر روی مجموعههای بزرگ دادهها، پیادهسازی کنند.
۱۰- تولید فیلم: مشتریان و کاربران تمایل خاصی به استفاده از محتوای ویدئویی (مثلاً در تبلیغات یک سازمان) دارند.
منبع:
The Skills Companies Need Most in 2020—And How to Learn Them; Deanna (Lazzaroni) Pate; January 13, 2020
|